تعاریف و اصطلاحات فنی در رابطه با تخریب نوری چوب پلاست
اصطلاحات فنی چوب پلاست میتواند دانش ما را نسبت به ویژگی های چوب پلاست افزایش دهد. همچنین منجر به مطالعه مقالات و پژوهش ها در زمینه وودپلاست گردد. برخي تعريفات و اصطلاحات فنی چوب پلاست كه در توضيحات تخريب نوري پلاستيكها و WPC ها استفاده شده است
Absorption فرايند ي كه نور يا تشعشع الكترو مغناطيسي ديگر به گرما يا تشعشع ديگر ضمن اينكه از رو يا از ميان ماده مي گذرد ، تبديل مي شود .
Accelerated outdoor weathering هواديدگي بيروني از خورشيد بعنوان منبع تشعشع استفاده مي شود و در آنجا درجه ي تخريب تسريع مي شود به شكلي كه در موقعيتي كه نمونه در سرويس در معرض شرايط است ، يا تخريب افزايش مي يابد و يا پارامترهاي موثر را شديد تر مي كند .
Black panel thermometer يك تدبير اندازه گيري دما شامل يك صفحه ي فلزي با يك آستر سياه كه همه طول موج ها را بطور يكنواخت جذب مي كند ، با يك عنصر حساس گرمايي كه بطور محكمي به مركز سطح در معرض شرايط چسبيده شده است . ترمومتر صفحه ي سياه براي كنترل تدبير هواديدگي آزمايشگاه استفاده مي شود و تخميني از زمان حد اكثر نمونه هايي كه در معرض منبع انرژي تشعشع بوده اند ارائه مي دهد .
Backed و Exposure يك فن هواديدگي كه نمونه هاي تستي كه در معرض شرايط قرار داده مي شوند به يك ماده ي پشتيبان توپر با مقاومت كافي براي نگهداري نمونه چسبانده مي شوند . وقتيكه نمونه آن پشتيبان در تماس مستقيم هستند ، ماده ي پشتيبان بايد از نوعي باشد كه نمونه را آلوده نكند . وقتيكه دو ماده بطور نزديكي به فرم يك كامپوزيت وصل مي شوند ، مواد زير سطح بالاي بعنوان يك پشتيبان بررسي نمي شوند .
Open-backed وExposure يك فن هواديدگي كه نمونه هاي تست طوري در معرض شرايط قرار مي گيرد بخشي از نمونه ارزيابي مي شود به منظور تاثيرات آب و هوا روي همه گوشه ها باز است .
Fading يك تغيير رنگ در ماده كه يك ضعيف شدگي يا روشن شدن را با زمان ، معمولا بعنوان نتيجه ي تعارض با نور ، آب و هوا ، از جمله ديگران به همراه دارد .
Fluorescence فرايند ي توسط آن تشعشع الكترو مغناطيسي يك منطقه ي طيفي جذب مي شود و در يك طول موج ديگر ، معمولا بلند تر ، دوباره تابش مي كند .
Fluorescent UV Lamp يك لامپ كه در آن تابشي از يك قوس جيوه با فشار پايين به UV با طول موجهاي بلند تر توسط فسفر تبديل مي شود . انتشار نيروي طيفي يك لامپ فلورسنت توسط طيف خروجي فسفر و انتقال UV از لامپ شيشه اي تعيين مي شود .
Fresnel reflector system آينه هاي تختي كه در يك آرايش مرتب شده اند بطوريكه آنها به يك هدف ، صفحه ي آلومينيومي منعكس مي كنند كه اندازه وشكل آينه ي تخت را يكنواخت مي كند . چنانچه يك آرايش يك اشعه را كه ترسيمي از فواصل موازي از همان زاويه روزنه است ، مشابه سازي مي كند .
Hue نسبت مشاهده رنگ توسط ابزارها بطوريكه در مورد قرمز ، زرد ، سبز ، آبي ، ارغواني و غيره بودن يك شي قضاوت مي شود .
b scales ، a ،L Hunter يك مقياس رنگي يكنواخت كه توسط Hunter در 1958 براي استفاده در شمارش اختلاف رنگ بر مبناي تئوري رنگ مخالف بينايي تدبير شده است .
Irradiance و infrared تشعشع هر منطقه ي واحد براي اينكه طول موجهاي تركيبات مونوكروماتيك بزرگتر از تشعشع مرئي و كمتر از حدود 1 ميلي متر شوند . توجه: در آنجا تعدادي اختلاف در تعريف كمي تشعشع IR هستند ، براي مثال ، بين nm 780 و 1 ميلي متر(nm 1000000) و بين nm 780 و nm 1400 و بين 1.4 ميلي متر (nm 1400) و 3.0 ميلي متر و بين 3.0 ميلي متر ( nm 3000) و1 ميلي متر .
Irradiance و Ultraviolet تشعشع هر منطقه واحد براي اينكه طول موجهاي تركيبات مونوكروماتيك كوتاهتر از تشعشع مرئي هستند . توجه: در آنجا تعدادي اختلاف در تعريف كمي تشعشع UV هستند، براي مثال ، بين 100 nm و 400 nm بين 315 nmو 400 nm بين 100nm و 280 nm .
Irradiance و Visible هر تشعشع در هر منطقه ي واحد كه بتواند موجب يك احساس مرئي بشود . توجه :در آنجا 2تعدادي اختلاف در تعريف كمي تشعشع VIS هستند . محدوده ي پايين تر معمولا بين 380 و nm 400 و محدوده ي بالاتر بين 700 و nm 780 آورده مي شود .
Irradiance درجه بندي اي كه در آن انرژي تابش يك واقعه ي ضمني بر روي سطح هر منطقه ي واحد است (w/m2 ) .
Lightfastness مقاومت به تغيير رنگ وقتيكه در معرض منبع نوري قرار مي گيرند .
Lightness احساس كه توسط آن اشيا سفيد از خاكستر ي و اشيا به رنگ روشن از تيره تشخيص داده مي شوند .
Monochromatic تشعشع الكترو مغناطيسي يك طول موج منفرد و منظور يك رنگ منفرد .
Photodegradation تغييرات القا شده بطور شيمي نوري در شرايطي از آن ماده.
Radiant energy انتقال انرژي در ميان فضا در قالب فوتون ها يا طول هاي مختلف از موج هاي الكترو مغناطيسي
direct وRadiation تشعشع خورشيدي كه از خورشيد بدون برش خوردن توسط اتمسفر رسيده است .
difiuse وRadiation تشعشع خورشيدي كه از خورشيد بعد از اينكه جهتش توسط برش خوردن در اتمسفر تغيير كرده است ، رسيده است .
total solar و Radiation مجموع تشعشع مستقيم و پراكنده ي روي سطح . تشعشع خورشيدي كل گاهي اوقات براي تعيين كميته هاي شامل در كل طول موجهاي طيف خورشيدي استفاده مي شود . معمول تر ين اندازه گيري تشعشع خورشيدي تشعشع كل روي يك سطح افقي است كه اغلب بعنوان تشعشع جهاني نشان داده شده است .
Solar radiant exposure انرژي ضمني در هر منطقه ي واحد روي يك سطح كه با كامل كردن تشعشع در دوره ي زماني خاص يافت شده است (J/m2 ) .
Spectral power distribution اختلاف انرژي به دليل منبع در فاصله ي طول موج تشعشع محدود شده
Wave length فاصله اي كه در طول خط انتقال بين دو نقطه اي كه در شكل (phase) روي موج هاي همسايه هستند . طول موج رنگ نور را تعيين مي كند . طول موجهاي نور مرئي در دامنه اي از حدود 400 تا حدود nm 800 هستند.
natural و Weathering مواد در محيط بيروني در معرض نور خورشيد متمركز نشده كه هدفش ارزيابي تاثير است فاكتور هاي محيطي روي فاكتور هاي كاربردي ولمبه کوبیبوده است .
Whiteness احساس روشنايي زياد، انتشار بالا و فقدان ته رنگ .
Yellowness صفتي كه توسط آن در مورد رنگ شي به انحراف از سفيدي عرضه شده به طرف زردي قضاوت مي شود .
Xenon Arc يك منبع نوري كه توسط يك جريان الكتريكي با شدت بالا از ميان يك لوله شامل گاز Xenon با فشار پايين توليد شده است . انتشار انرژي طيفي از اين منبع نوري توسط كمانه كردن جريان الكتريكي از ميان پلاسماي گاز Xenon بين الكترودها توليد مي شود و توسط فيلترها اصلاح مي شود .
( منبع: كتاب راهنماي اطلس تست هواديدگي ، با برخي اصطلاحات )
بدون دیدگاه